نوسانات بازار کسب و کار

اغلب کسب و کارها دچار رکود شده اند با توجه به تورم و تغییر الگوهای زندگی مردم ماندن در این وضعیت بازار روز بروز خطرناک تر میشود ابتدا شناخت جایی که به عنوان‌ کاسب ،مدیر یا کارفرما در بازار هر روز وقت می گذرانیم دیگر یک الزام است.برای برون رفت از این وضعیت توصیه می شود این مقاله را بخوانید ؛

بازار و کسب وکار با الهام از داستان پیرمرد و دریا

چه کسب و کارهایی هرگز رشد نخواهند کرد ؟ با این همه تغییرات چه سرنوشتی برای کاسبان بازار رقم می خورد؟ دنیای کسب و کارها به کدام سمت قرار است برود؟ اگر اهل تغییر نیستید خواندن این مقاله برای مشاغلی که در دریای بی رحمی به نام بازار شناور هستند و با واقعیاتی که در ذیل برایتان خواهیم گفت دست و پنجه نرم می کنند بسیار دردآور خواهد بود. اگر منعطف نیستید یا فقط قرار است یک خط مستقیم را دنبال کنید نه بازار نه این متن هیچکدام بدردتان نمی خورد.

قایقی که باد آنرا به هر جا می برد با قایقی که خود مسیرش را تعیین می کند دو سرنوشت مختلف دارند توجه داشته باشید منظور از قایق همان کسب و کارهای کوچک یا متوسط است در واقع طرف صحبت ما در این مجال آنها هستند نه کشتی ها. زیرا کشتی ها مسلما وضعیت متفاوتی دارند .

برگردیم به قایق خودمان. آن کارفرما یا مدیری که سرنوشت خود را به بازار واگذار می کند سر در گریبان وضعیت همصنفان دارد یا به تصمیمات دولت و شرایط تورمی چشم دوخته تا شاید بادی بوزد و قایق آنها را اندکی تکان دهد نباید توقع زیادی داشته باشد که از این دریای متلاطم سالم بیرون بیاید. شایان توجه است جمله آخر شامل کسب و کارهایی می شود که به بازار سنتی منتسب می شوند زیرا همین مشاغل با همین روند در سال‌های قبل با وضعیت امروزی به مشکلات برنخورده بودند. اجازه بدهید اینجا در مورد بازار سنتی ایران بیشتر بحث کنیم و شاخصه های آن را بیشتر شرح دهیم چرا که بین کسب و کار سنتی و مدرن نیز تفاوتهای عظیمی دور از چشمان ما وجود دارد زیرا ما خود غرق در کار روزمره خود هستیم و نمی توانیم وضعیت امروزمان را بسنجیم. فرض کنید ۵۰ سال قبل مغازه کوچک برنج فروشی در شمال توسط پدری دلسوز به نام میرزاجان با ۷ سر عائله در یک خانواده شهری اداره می شد. کشاورزان به اعتبار شناخت چهره و نام این برنج فروش و جای مغازه اش به او جنس می دادند و مشتریان نیز به اعتبار شناختی که نسبت به نامی که دست و پا کرده بود و محصولی که از سال‌های قبل از او می گرفتند و رضایت نسبی هم داشتند به خرید خود ادامه می دادند. به قولی میرزای ما دخلش همیشه جور بود. اگر از صاحب این مغازه می پرسیدی بازار چطور است ؟ بدون برو برگرد از لفظ خدارو شکر همراه با لبخندی از رضایت جوابتان را می داد هر چند شاید گاهی نیم نگاهی هم به یکی دو مغازه بغل دستی اش در بازار داشت که رقیب او بودند و گاهی بیشتر فروش می کردند. این‌ مرد به چند دلیل با قایق و دریایی که آنزمان در اختیار داشت مشکل خاصی در بازار نداشت به روتینی رسیده بود.

تغییر در کسب و کار

مقایسه دو سبک بازار قدیم و بازار جدید

بازار قدیم و بازار جدید شاخصه های خود را دارند که تنها در میدان عمل می توان فرق بین‌شان را شناخت. این دلایل را با هم بررسی می کنیم ۱- تعداد رقبا زیاد نبودند و سهم‌ بازار بین تنها سه نفر تقریبا عادلانه تقسیم میشد ۲- نسبت مشتری به رقبا بسیار بالا بود و این خود مسئله ای جدی ایجاد نمی کرد. ۳- قیمت ها به دلیل نبود تامین کنندگان زیاد تغییر نمی کرد پس در اینجا هم مشکل خاصی نبود ۴-دسترسی برای مشتری راحت بود ۵-روابط بین مشتری و مغازه دار بر اساس وجدان بود ۶- همه چیز تجربی بوده و علم جایش خالی بود. همین شواهد کافی است تا این نوع کاسبی بطور کهن الگویی در ذات بازار رسوخ کند در مغز مغازه‌داران و بازاریان حک شود و تا امروز ادامه یابد حالا حتی میرزا در سن ۸۰ سالگی وقتی یک مغازه بزرگ یک خانه و باغی بزرگ به جا گذاشت سکته کرد و مرد مغازه پا برجاست. چند سالیست فرزندان اصلح میرزا بر تخت او نشسته اند اما بدبختانه دوران افول فرا رسیده است. این قایق کهنه است و آنها حیران به دریای متلاطم تماشا می کنند. مشتری کمتر برنج‌ می خرد. قیمت‌ها مدام تغییر می کنند. صدها فروشگاه بزرگ باز شده که برنج بهتر و قیمت مناسب تری دارند. کشاورزان نسل قبل دیگر کار نمی کنند.اوضاع خوب نیست چه کسی مقصر است ؟میرزا ؟ فرزندان ؟ یا دریا؟ پیدا کردن پرتقال فروش امروز چه کمکی می کند این کسب و کار در خطر است و باید هرچه زودتر کاری برایش کرد پس؛

دلایل مهاجرت به بازار مدرن

چشم اندازی که می توان برای از آینده این‌بازار متصور شد اشاره می کنیم ؛ – اگر کسب و کار خانوادگی است بطور سنتی یعنی وفادار بودن به میرزا جان که ۵۰ سال برای این مغازه زحمت کشید. بنابراین اگر فرزندی هم قرار باشد تغییری ایجاد کند بقیه در مقابلش خواهند ایستاد این نکته بارز بازار سنتی است. -میشود کسب و کاری خانوادگی نباشد اما در بازاری سنتی قرار داشته کارفرما یا مدیر در تفکرات قبلی بازار محدود باشد.    – استفاده از علم بازاریابی بطور کل در نطفه خفه می شود زیرا از خود می پرسند اینها مثلا چه کاری می توانند انجام دهند که ما با این همه سابقه نمی دانیم یا نمی توانیم.

چنانچه تصمیم به ایجاد تغییر در کسب و کارتان را دارید، کارشناسان گروه توسعه کسب و کار خوشنام در تمام مراحل مدرن سازی کسب و کار در کنارتان هستند. 

جهت مشاهده کلیه خدمات کسب و کار در گروه خوشنام روی دکمه زیر کلیک کنید.

همچنین بخوانید:

مدرن سازی کسب و کار